اوه!در رولت زنده 3 مضرب 6 متوالی وجود دارد.از اینجا، اگر روی 3 ستون که مضرب 2 نیستند شرط بندی کنید، می توانید در چند ثانیه کسب درآمد کنید.
علاوه بر این، از آنجایی که تاکنون 8 قرمز پشت سر هم وجود دارد، اگر همزمان روی مشکی شرط بندی کنید، قطعا برنده خواهید شد.لول من دارم میرم دارم میرم
2 دقیقه بعد
احمق نباش! عجیب است که 3 مضرب 12 متوالی وجود دارد! ? ?علاوه بر این، Black 14 پشت سر هم قرار نمی گیرد! ? ?تمام پولم به باد رفت! ? ?عصبانی شدم، به من مربوط است.من خواهرم را جدی عصبانی کردم! ? ? ?
اشتباه قمارباز این است که فکر می کند بعید است که نتایج متوالی بیشتری پشت سر هم به دست بیاید.
آن چیست
مغالطه قمارباز چیست؟
مغالطه قماربازمغالطه یک قمارباز پدیده ای است که در آن، زمانی که فراوانی یک رویداد در یک دوره خاص زیاد باشد، احتمال وقوع آن رویداد در آزمایشات بعدی کاهش می یابد (یا برعکس، احتمال وقوع یک رویداد) این اشتباه باور کردن است. که اگر فراوانی وقوع کم باشد، احتمال وقوع رویداد زیاد است).اگر نتایج مشاهده شده واقعاً تصادفی باشند و هر آزمایش یک فرآیند تصادفی مستقل باشد، چنین تصوری نادرست خواهد بود.
این مغالطه می تواند در موقعیت های مختلفی ایجاد شود، اما به ویژه در رویدادهای قمار رایج است. معمولاً برای توصیف پدیده ای که در کازینو مونت کارلو در سال 1913 رخ داد (به پایین مراجعه کنید) استفاده می شود.[1]از این رو،مغالطه مونت کارلوبه آن ( مغالطه مونت کارلو ) نیز می گویند.
اگر می خواهید در مورد مغالطه قمارباز بیشتر بدانید، در ویکی بخوانید.در این مقاله از چند مثال رایج استفاده خواهم کرد.
اوم، به عبارت دیگر، ناگزیر بود که همین الان باختم...؟
باکارا چان فقط گفت: «از آنجایی که مشکی متوالی است، احتمال قرمز شدن دفعه بعد بیشتر خواهد شد»، «از آنجایی که مضرب های 3 متوالی هستند، احتمال مضرب های متوالی 3 در مرحله بعدی کم خواهد بود» و غیره. او با اعتقاد به اینکه احتمال کسب یک نتیجه متوالی کم است، روی شرط بندی های غیر متوالی شرط بندی کرد و به طرز دیدنی باخت.
درست است (گریه می کند)
زیرا از نظر احتمال، احتمال ادامه در حال کاهش است.
احتمال سیاه شدن 10 بار متوالی حدود 1024 در 1 است و احتمال به دست آوردن 3 مضرب متوالی 12 برابر 531441 در 1 است، درست است؟
هیچ راهی وجود ندارد که چنین درجه ای از احتمال بیاید.
این ایده یک اشتباه است، یک اشتباه است.مطمئناً احتمال سیاه پوستان متوالی 1024 در 1 است.با این حال، در رولت رویداد مستقل واقعی، صرف نظر از اینکه دفعه قبل چند نتیجه متوالی داشتید، احتمال سیاه یا قرمز شدن دفعه بعد 50٪ است. (* به طور دقیق، 0 وجود دارد، بنابراین 48.6٪)
به بیان ساده، این اشتباه است که فکر کنیم «از آنجایی که می توان نتایج مستمری را مشاهده کرد، احتمالاً نتایج معکوس به دست خواهد آمد» در رولت رویداد مستقل و موارد مشابه، اشتباه است.
فقط چون نتیجه قبلی اینجوری بوده احتمالا همینطور باشه، با رولت رویداد مستقل کار نمیکنه، مهم نیست.
به همین دلیل این یک توهم است که رولت ویدیویی و رولت زنده کاملاً بی معنی هستند و به راحتی برنده می شوند.
هیچ چیزی وجود ندارد که شانس را افزایش دهد.فقط آرام باش.
یک مثال معروف رویدادی است که در 1913 آگوست 8 در یک بازی رولتی در کازینو مونت کارلو رخ داد که در آن توپ 18 بار متوالی سیاه شد.احتمال اینکه توپ به همان رنگ (قرمز یا سیاه) فرود آید 26 بار متوالی است (26)26-1این یک در 6660 میلیون است که یک رویداد بسیار نادر است. قماربازی که به اشتباه استدلال میکرد که «رولت باعث عدم تعادل تصادفی میشود و قرمز باید متوالی دنبال شود» میلیونها فرانک را در شرطبندی روی هر چیزی غیر از سیاهی از دست داد.»
اوه خدای من...
این در مورد بازیهای ورق مانند بلک جک با استفاده از کارت، یا موقعیتهایی که رویدادهای مستقل نیستند، مانند ساخت دست انسان، صدق نمیکند.
تاکتیک هایی که با شمارش میزان برد را افزایش می دهند از این اثر استفاده می کنند.
هوم، پس شما می گویید که بهتر است روی طرفی شرط بندی کنید که در آن طرف است و بعد از ضربه تعقیب می کند؟
ویکی میگوید، "اگر پرتاب سکه منجر به دمهای متوالی شود، قمارباز ممکن است تصمیم بگیرد که احتمال دم افزایش یافته است. این یک نتیجه معقول است، با توجه به اینکه ممکن است سکه منصفانه نباشد. بله، اینطور نیست. یک اشتباه. تمایل به مطلوب یا نامطلوب بودن وجود دارد.»
بنابراین، مگر اینکه چیزی منطقی در مورد آن وجود داشته باشد، فقط یک فرض است.
مشابه RSI FX، مردم ژاپن از آن به عنوان یک اندیکاتور متضاد استفاده می کنند، اما در کشورهای خارجی، استفاده از آن به عنوان یک شاخص آینده نگر مشابه معمول است.
چه این یک اشتباه باشد یا نه، آیا در واقع برنده است؟منظورم همین است.
نتیجه گیری: آیا می توان آن را در رولت اعمال کرد؟
در حال حاضر، حتی اگر نتایج مستمری وجود داشته باشد، میدانستم که بیربط است.
بنابراین اگر برعکس عمل کنید، می توانید برنده شوید، درست است؟
خب... فکر نمی کنم بتوانید برنده شوید.
در مورد رولت، شانس بدون تعداد غیرواقعی آزمایش همگرا نمی شود، بنابراین فقط می توان آن را شانس نامید. به نظر من بهتر است
برای بازه های کوتاه مانند مواردی که مشاهده می کنیم، قطعاً سوگیری رخ خواهد داد.اگر تعصبی وجود داشته باشد که بیرون میآید، و تعصبی که بیرون نمیآید، به نظر من ضربه زدن به تعصبی که بیرون میآید آسانتر است.
از طرفی، حتی اگر فقط روی اعداد داغ شرط بندی کنید، موارد زیادی وجود دارد که لحظه ای که شرط بندی می کنید، بدون اینکه حتی یک بار برنده شوید، یک عدد سرد به دست می آورید، بنابراین نمی توانم تعمیم بدهم.
اگر سعی کنید به عقب برگردید، مانند 12 تماس متوالی از راه دور (قرمز و مشکی متناوب می آیند).
در هر صورت، چیزی به نام مطلق وجود ندارد، بنابراین شما باید قوانین خود را پیدا کنید و به عنوان یک استراتژی واقعی مبارزه کنید.
خوب، در گذشته، چقدر پول به خاطر این خطا از دست رفت ...
سعی می کنم از این به بعد هیچ اشتباهی نکنم.
تنها راه برای ادامه برنده شدن این است که بعد از دانستن اینکه مطلق وجود ندارد، بجنگید.
راهی برای کاهش ضرر و کسب سود وجود دارد، پس بیایید ابتدا سعی کنیم از این خطا جلوگیری کنیم.
راه حل ممکن پاداش
مغالطه قمارباز یک سوگیری شناختی ریشه دار است که غلبه بر آن بسیار دشوار است.آموزش در مورد ماهیت تصادفی بودن همیشه در کاهش یا حذف این تظاهرات مغالطه مؤثر نبوده است. در مطالعهای در سال 1967 توسط بیچ و سوئنسون، انبوهی از کارتهایی که روی آنها شکلهایی کشیده شده بود، اغلب بریده میشد، یک کارت از آن کشیده میشد و به آزمودنیها نشان داده میشد و از آزمودنیها خواسته میشد تا شکل کشیده شده روی کارت بعدی را حدس بزنند. دستور داده استآزمودنی ها به دو گروه تقسیم شدند، یک گروه از وجود و ماهیت اشتباه قمارباز اطلاع دادند و به صراحت دستور دادند که مستقل از سفارش کارت قبلی پیش بینی کنند.گروه کنترل این اطلاعات را دریافت نکردند. سبکهای پاسخ دو گروه مشابه بود، که نشان میدهد آزمودنیهای هر دو گروه بر اساس طول ظاهر متوالی یک شکل پیشبینی میکردند.این ما را به این نتیجه رساند که فقط اطلاع رسانی در مورد تصادفی بودن برای کاهش خطای قمارباز کافی نیست.
استعداد یک فرد در برابر اشتباه قمارباز ممکن است با افزایش سن کاهش یابد. یک مطالعه در سال 1997 توسط Fischbein و Schnarch پرسشنامه هایی را برای پنج گروه از دانش آموزان در کلاس های 5، 7، 9، 11 و دانش آموزانی که در تدریس ریاضیات تخصص داشتند، اجرا کرد.هیچ یک از آزمودنی ها آموزش احتمالی قبلی را نداشتند.سوال این بود، "رونی سه بار یک سکه را برگردانده است، و هر سه سرشان بالا آمده است. رونی قرار است یک سکه دیگر پرتاب کند. شانس اینکه بار چهارم نیز سرها بالا بیاید چقدر است؟"در نتیجه 5 درصد از کلاس پنجم، 3 درصد از کلاس هفتم، 3 درصد از کلاس نهم و 1 درصد از کلاس یازدهم پاسخ دادند که احتمال دم گرفتن کمتر از احتمال دم گرفتن است. جواب داد. فیشبین و شنارچ این نظریه را مطرح کردند که میتوان با افزایش سن بر تمایل به اتکا به سوگیریهای شناختی مانند اکتشافات بازنمایی غلبه کرد.
به عنوان راه حل ممکن دیگر، روانشناسان گشتالت، رونی و تریک، پیشنهاد می کنند که این مغالطه ممکن است در نتیجه گروه بندی حل شود.هنگامی که رویدادهای آینده، مانند پرتاب سکه، به عنوان بخشی از یک دنباله توصیف می شود، هر چند دلخواه، فرد به طور خودکار رویدادهای مربوط به رویدادهای گذشته را در نظر می گیرد که منجر به اشتباه قمارباز می شود.این مغالطه را می توان تا حد زیادی کاهش داد اگر همه رویدادها را مستقل بدانیم.
コ メ ン ト
لیست نظرات (1 مورد)
پست بسیار معروف است.